مثال هاي ابتدايي
مثال 1:
برنامه ای که 2 عدد صحیح را از ورودی خوانده و حاصل جمع و حاصل تقسیم را محاسبه کند؟
Program EXAMPL1;
Var
n1, n2: integer;
a1, a2: real;
Begin
Readln (n1, n2);
a1:=n1+n2;
Writeln (a1) ;{{ حاصل جمع
a2:=n1/n2;
Writeln (a2) ;{ حاصل تقسیم}
End.
این پاسخ یک ایراد اساسی دارد.ابتدا بزرگترین مشکل مثال بالا را پیدا کنید ؟
جواب:
1- وقتی در این حالت بر نامه را اجرا می کنید خروجی را نخواهید دید ولی می توان متغییر از نوع کاراکتر در قسمت Var تعریف کنیم و در پایان بهend پایانی مانده دستور;(read(sرا قرار می دهیم تا کامپیوتر منتظر بماند شما یک کلید را به عنوان ورودی را وارد کنید و این باعث می شود شما خروجی بر نامه را تا هنگامی که کلید ی فشار ندادید ببینید.
نکته :
به جای تعریف یک متغییر از نوع charو در پایان read کردن آن می توانیم تنها از Readln خالی در پایان بر نامه استفاده کنیم .
مثال 2:
2- مثال را طوری بنویسید که در هنگام اجرا متنی بنویسید که اعداد صحیح را وارد کنید و نیز در مقابل خروجی بنویسید که کدام خروجی مربوط به حاصل جمع است و کدام خروجی مر بوط به حاصل تقسیم است؟
جواب:
Program EXAMPL2;
Var
n1, n2: integer;
S: char;
Begin
Writeln (2عدد صحیح را وارد کنید );
Readln (n1, n2);
Writeln ('n1+n2', n1+n2);
Writeln ('n1/n2', n1/n2);
Read;
End.
نکته :
الزامی وجود ندارد که یک بر نامه پاسکال هم از دستور ورودی و هم از دستور خروجی استفاده کند اگر چه بیشر برنامه ها این گونه هستند زیرا اکثر بر نامه ها داده های ورودی را در یافت می کنند ودر زمان اجرا٬ اطلاعات خروجی تولید می کنند.
مثال3:
بر نامه ای بنویسید مقدار دو متغییر a=3 وb=1 را جا بجا کند ؟
Program EXAMPL2;
Var
n1, n2, temp: integer; {وظیفه نگهداری موقت داده ها temp}
Begin
a:=3;
b:=1;
Temp: = a;
a:=b;
b:=temp;
Writeln ('a=', a),
Writeln ('b=', b);
Readln;
End.
نكته:
دلیل استفاده از متغییر temp این است هنگامی که مقدار جدید را به متغییر ی واردمی کنیم ٬محتویات متغییرقبلی ازبین می رودومقدارجدیدجایگزین می شود برای جلوگیری از این عمل ٬باید مقدار اولیه را در متغییر دیگری ذخیره کنیم .
این وبلاگ جهت آموزش سریع دانشجویان ودانش آموزان عزیز به همت یک مهندس نرم افزار کامپیوتر ایجاد گردیده لطفا از نظرات سازنده دریغ نفرمایید.